ای من فدای چشمانت یار تک، نگارم
از قرنیه گرفته، تا مردمک، نگارم
من چون خمیر نانم، تو مثل سرویزیا*
بی تو زده تمامِ، جانم کپک**، نگارم
در حسرتم درآرم، دل از عزا رسان یک
تکه از آن کبد* را، ای دخترک، نگارم
عشقت فرو شد و رفت در مغزم و نورون هاش
تا زد برادر تو من را کتک نگارم
تا سمت دستت آمد، دستم زروی غفلت
جیغی زدی که خورد این صفرا# ترک نگارم
فک و دماغ و چشم و ابرو و گوش و گونه ت
زیبا و بی نیاز است، از هر بزک نگارم
من عاشق تو ام از هر بافتی و عضوی
تا روی قشر بینی، هر یک مژک، نگارم
یا این همه تفاسیر از زور این تورم
هستم برای وصلت، من دوبه شک، نگارم
*قارچ مخمر نان
**نوعی قارچ
# زهره
یاسر پناهی فکور
شعر روز زن...برچسب : نویسنده : meysametammar بازدید : 139