این لشکر کفر و نسل صهیون
ریزد ز لب و دهان او خون
در ظاهر امر گشته قاری
در پشت منابر و تریبون
هر بی شرفی و هتک حرمت
در مسلک این بدان چو قانون
افتاده به جان پاک اسلام
همچون مرض وبا و طاعون
این قوم سخیف تر ز کفار
مانند چهارپا و مادون
کرده ست همه حرامیان را
بر کرده ی خود هماره مدیون
شمشیر بدست پیش کفار
بسیار نموده لعن و نفرین
بر قبر خودش حواله کرده
چرخانده شکمبه را چه موزون
ناموس هرات را ربوده
زخمش شده از ستاره افزون
جنگاوری اش به صحنه ی جنگ
زیر گل و لای گشته مدفون
همرزم زنان و کودکان است
این مرد نمای پست اکنون
چون ضربه ی شصت را چشیده
از غیرت جیش فاطمیون
یاسر پناهی فکور
موضوعات مرتبط: شعر ، گوناگون