شعر روز زن

متن مرتبط با «سوغات» در سایت شعر روز زن نوشته شده است

حج - سوغات

  • باز نمودم حساب، مال خودم را جمیعبا همه داراییم، من نشدم مستطیع البته اندازه ی خرج سفر پول هستنیست برای خرید، این همه مالم وسیعبر دل دریا زدم،دل که مهیا کنمفیش و عزیمت کنم، سوی دیاری رفیع نیتم این بود که، سیرزیارت کنمامر به سوغات کرد، همسر و من هم مطیع گرچه طواف حرم واجب دین خداستترک خرید آورد عاقبتی بس فجیع هی بکشد این عیال، جیغ به رنگ بنفشکیست که باشد در آن محشر کبری شفیع وقت اذان کاسبِ کافر و بی دین چراکسب خودش را رها کرده و رفته سریع؟ کاسب با معرفت، هست حبیب خداشکوه کجا من برم از از حرکات شنیع؟ پشت در این دکان، منتظر و برلبمتلبیه گویان شده، ذکر خدای سمیعیاسر پناهی فکور موضوعات مرتبط: شعر ، ,سوغات ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها